اکثر سیاستمداران و حتی نخبگان فکری پس از وقوع مشکلات و مصیبتها آنرا به توطئه دیگران نسبت میدهند بدون آنکه به زمینهها و روند عقلانی تحولات و نقش خود در این روند بیاندیشند، چراکه در ذهنیت آنها این جملات حک شده که: «من خوبم» و«من اشتباه نمیکنم»، لذا «بدی و اشتباه از سوی دیگران میآید نه از جانب من»!
با این حال، سخنان اخیر احمد ابوالغیظ، وزیر امور خارجه مصر در مورد سیاست خارجی ایران را نمیتوان در این چارچوب بررسی کرد.
ابوالغیظ در یک سخنرانی انتقاد شدید از سیاست ایران در منطقه، آنرا تهدیدی برای امنیت ملی مصر دانست و مدعی شد که ایران جنبش حماس را واداشته است که نوار غزه را تصرف کند! چارچوب این سخنان از پائیز گذشته تاکنون در سفرهای کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه و ملاقاتهای مکررش با وزیران امور خارجه و مسئولان امنیتی کشورهای به اصطلاح «میانهرو» عرب تعیین شده است و آن اینکه برای خنثی کردن نفوذ و محبوبیت جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی ملتهای منطقه بهویژه پس از پیروزی حزبالله بر ارتش صهیونیستی در تابستان گذشته، علاوه بر تشکیل «ائتلاف سنی» برای مقابله با «هلال شیعی» لازم است که با ترویج دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه، ایران، عامل و مسبب همه مشکلات معرفی شود.
بر این اساس، ایران مسئول کشتارهای روزمره در عراق و بحران سیاسی لبنان و دعوای فتح و حماس در فلسطین و شورش حوثیها در یمن و... است!
با این حال ترویج این اکاذیب حد و حصری دارد و باید طوری باشد که افکار عمومی بتواند آنرا باور کند.
آقای ابوالغیظ لابد میداند که ایران هیچ مرز مشترکی با نوار غزه ندارد بلکه این نوار در محاصره کامل اسرائیل است و تنها منفذش به جهان خارج از طریق گذرگاه رفح در مصر است.
همچنین آقای ابوالغیظ اگر خودش نمیداند باید در روزنامههای عربی خوانده باشد که از چند ماه پیش دستگاه اطلاعاتی مصر هماهنگ با اردن و اسرائیل و تشکیلات محمود عباس در رامالله سرگرم قاچاق افراد و اسلحه تحت عنوان گارد ریاست تشکیلات خودگردان و امنیت پیشگیرانه محمد دحلان بوده و عملیات نوار غزه را آنها برنامهریزی کردهاند تا حماس را به زانو درآورند و جزئیات این برنامه آنقدر در روزنامهها فاش شده که دیگر کسی ادعای دست داشتن ایران را باور نمیکند.
اما نکته جالبتر «خطر ایران برای امنیت ملی مصر» است! به تأیید همه پژوهشگران مصری آنچه امنیت ملی مصر را تهدید میکند عملیات تخریبی آمریکا و اسرائیل در سودان و در شاخ آفریقا و یکهتاز بودن نیروی دریایی اسرائیل در دریای سرخ است و بیتفاوتی قاهره نسبت به این تحولات و حتی همکاری آن با محافلی که امنیت ملی مصر را به خطر افکندهاند شگفتی همه پژوهشگران و تحلیلگران را برانگیخته است و این سؤال بزرگ را مطرح کرده که مصر که خود مصریها آنرا «امالدنیا» (مادر جهان) میخوانند، به کجا میرود و چه آیندهای در انتظار ملت عظیم و خلاق مصر است؟!
شاید تنها نکتهای که سخنان وزیر امور خارجه مصر را توجیه میکند این است که وی این سخنان را در باشگاه روتاری قاهره ایراد کرده است و همه میدانند که باشگاههای روتاری و لاینز در جوامع اسلامی بازوهای شبکه فراماسونری جهانی هستند و شخصیتهای سیاسی نباید همه وقت خود را صرف خدمت به ملتهاشان بکنند و باید کمی هم به فکر ترقی موقعیت خود باشند!